سعید شادکار - عضو هیات علمی دانشگاه الزهراء: قابل تامل است که بانک مرکزی و مجموعه حاکمیت با چه هدفی این اقدام موقتی و با حجم محدود را طراحی کرده است؟ این را میتوانیم اقدامی کوتاهمدت که تحت فشار انجام شده در نظر بگیریم که با توجه به اینکه میدانیم میتواند اثرات بلندمدتی داشته باشد، مورد خوبی نیست، یا میتوانیم به عنوان مجموعهای که نظمی داشته و فکری پشتش بوده و قرار بوده بازخوردها و تحلیلهایی روی اتفاقات و خروجیهای آن صورت بگیرد تا بتوانند اقدامات بعدی را با توجه به آن انجام دهند، در نظر بگیریم. به نظرم از منظرهای مختلفی میتوان درسهای خوبی گرفت و حتما آموزندگی قابل توجهی دارد، مثلا اینکه فرایند تصمیمگیری و جمعبندی به چه صورت بوده، هماهنگی که قرار بوده بین وزارت اقتصاد و بانک مرکزی و ... صورت بگیرد چطور بوده و در عمل چه اتفاقی افتاده است. حداقل در عمل و با توجه به ظواهر امر، یک عدم هماهنگی را میبینیم که امیدوارم یادگیرندگی داشته باشد. نکته مهم این است که مخاطب هدف قبل از اینکه اعمال شود چه کسانی بودند، فکر میکردند چه کسانی قرار است سپردههایشان را جابجا کنند و در عمل چه اتفاقی افتاده است؟
در مورد سهمیههایی که برای بانکهای مختلف انتخاب شده، میتوان بررسی کرد که واکنشهای بانکها چه بوده و بانکهایی که سهمیه کمتر داشتند در عمل و در مقایسه با آنهایی که سهمیه بیشتر داشتند، چطور در بخش سپرده و تسهیلات منابعشان را تغییر دادند و یا چه واکنشی نشان دادند. چون به نظر میرسد سهمیه هر بانک پارامتری بوده که بانک مرکزی با هدف آن را تعیین کرده و باید دید هدفش محقق شده یا خیر و آیا بانکهایی که سهمیه کمی داشتند ناچار شدند واکنشی نشان دهند که منابعشان از دست نرود و در حقیقت نقض غرض صورت گرفته است و یا خیر؟
در ارزیابی کلی باید فکر کنیم بانک مرکزی در محدوده زمانی و افقی که پیش رو دارد و با توجه به هدف یا اهدافی که داشت و اولویتها و فوریتهایش، باید چه کاری میکرد و البته در نظر داشته باشیم که به طور کلی چه کارهایی میتوانست انجام دهد. گاهی اوقات یک جنبههایی برایمان پُررنگتر است، مثلا ممکن است تغییر روند نرخ ارز برایمان مهم بوده باشد که مشاهدات نشان میدهد تا حدی مطابق هدف بانک مرکزی صورت گرفته است، به خصوص که نمودارها نشان میدهد روند تغییر کرد.
یک مسئله دیگر هماهنگی بانک مرکزی و مجموعه وزارت اقتصاد است که این عدم هماهنگی حتماً لطمه میزند. اقدامات حتماً باید با طراحی و هماهنگ صورت بگیرد که به اعتبار بانک مرکزی لطمه وارد نکند. امیدوارم بانک مرکزی یادگیرندگی و تجربهاندوزی خوبی را از این فرآیند داشته باشد، در هماهنگی، اجرا و طراحی، خصوصا با توجه به جامع مخاطبی که دارد به این موارد بیشتر توجه کند. اگر میگوییم گواهی سپرده خاص برای تامین مالی و سرمایه درگردش است، اینکه واقعا هدف این بوده و جامعه مخاطبین اساساً این هدف را برداشت نمیکنند، یکی از جنبههایی است که به اعتبار لطمه میزند. به نظرم اگر تسلط روی دادهها و حکمرانی ریال بهبود یابد میتوانیم بهتر تحلیل کنیم و در نتیجه در آینده قادر خواهیم بود اقدامات و ابزارهای پولی و مالی را فکر شدهتر و بهتر طراحی کنیم.
نظر شما